واجب فراموش شده

احیای امر به معروف و نهی از منکر بین مؤمنین

واجب فراموش شده

احیای امر به معروف و نهی از منکر بین مؤمنین

واجب فراموش شده

طلبه‌ای که دوست دارد واجب فراموش شده، دیگر فراموش شده نماند!!!

هدف وبلاگ: ارائه جزوات و محصولات فرهنگی
(پوستر، بروشور، کارت، کلیپ صوتی و ....)
در زمینه امر به معروف و نهی از منکر

ehya.blog@gmail.com
شماره تماس: 09191234351
**********************************
تأثیر امر و نهى زبانى - اگر انجام گیرد - از تأثیر مشت پولادین حکومتها بیشتر است.
من چند سال است که گفته‏ ام امر به معروف و نهى از منکر ...
تجربه کنید. منکرى را که دیدید، با زبان تذکّر دهید.
اصلاً لازم هم نیست زبان گزنده باشد و یا شما براى رفع آن منکر، سخنرانى بکنید. یک کلمه بگویید: آقا! خانم! برادر! این منکر است.
شما بگویید، نفر دوم بگوید، نفر سوم بگوید، نفر دهم بگوید، نفر پنجاهم بگوید؛ کى مى‏تواند منکر را ادامه دهد؟
... بعضى گفته‏ اند که باید احتمال تأثیر وجود داشته باشد. من مى‏ گویم احتمال تأثیر همه جا قطعى است ...
براى مردم، حرف اثر دارد.
امام خامنه ای

طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات

۱۲ مطلب با موضوع «راهکار» ثبت شده است

۱۶
آبان

طرح موفق امر به معروف کتبی

دریافت
حجم: 961 کیلوبایت
طرح موفق امر به معروف کتبی

دریافت
حجم: 950 کیلوبایت
طرح موفق امر به معروف کتبی

دریافت
حجم: 763 کیلوبایت
طرح موفق امر به معروف کتبی

دریافت
حجم: 834 کیلوبایت
طرح موفق امر به معروف کتبی

دریافت
حجم: 1.18 مگابایت

 

این مجموعه از

1.کارت 2.کلیپس روسری و 3.پاکت

تشکیل شده که توسط خوهران به خانم‌های با حجاب نامناسب به عنوان هدیه داده می‌شود.

 

خاطره:

داشتم تو پیاده رو راه می‌رفتم. مردم از هیئات به خانه‌هایشان برمی‌گشتند. از روبرویم دو خانم با حجاب نامناسب به همراه یک بچه به سمت من می‌آمدند.

تا بهشون رسیدم سلامی دادم و دو تا از این کارت‌ها بهشون دادم.

گفتند «چیه؟»

گفتم: «یه هدیه است از طرف من!»

باز دوباره پرسیدن «برای چیه؟»

گفتم توش یه نامه است در مورد حجاب!

یه دفعه اون بچه که همراهشون بود سریع برگشت و به اون دو خانم گفت: «حجابتون رو درست کنید»

همه خندمون گرفته بود و گفتم: «ماشاء الله به این بچه»...

با خنده از هم خداحافظی کردیم و اون‌ها هم شروع کردن به درست کردن حجابشون...

۲۸
بهمن

یکی از رفقای ما تعریف می‌کرد: یک بار که با رفقا می‌خواستیم با اتوبوس بریم مشهد، گفتیم چند تا فیلم ارزشی بخریم و بریم صلواتی بدیم به راننده‌ اتوبوس‌ها تا شاید به جای فیلم‌های بی‌ارزش، فیلم ارزشی بگذارند!!

اتفاقا راننده‌ها هم خیلی استقبال کردند و حتی سر گرفتن فیلم‌ها از هم سبقت می‌گرفتند. اتفاقا همون اتوبوس هم از همون فیلم‌ها گذاشت.

****

رفقا، امر به معروف فقط به گفتن نیست. باید از این کارها هم کرد. هم ایجابی است، هم تأثیر گذار.

اصلا یک روز رفقای احیاگر امر به معروف،  رزم احیای اتوبوس‌های بین شهری با فیلم‌های ارزشی بگذارند.

اول بریم دنبال بانی مالی. بعد یه سری مجموعه فیلم ارزشی زیبا گلچین کنیم و بعد هر که دارد هوس کرب و بلا بـــسم الله ...

الحمدلله به برگت چندین سال برگزاری جشنواره عمار هم آرشیو خوبی در دسترس هست.

***

اگه همین کار سنت حسنه‌ای شود و هر سال، در چند شهرستان بزرگ، توسط گروه‌های مختلف انجام شود:

  • هم اتوبوس‌ها و سفرهای کل کشور پاک می‌شوند.
  • هم محصولات ارزشی فروش می‌روند.
  • هم مردم (مسافران و راننده‌ها) این فیلم‌ها را می‌بینند.
۲۰
مرداد

چند توصیه و یادآوری:

  • تا زمانی که با لحن و جمله آرام‌تر و خفیف‌تر به مقصود می‌رسیم، نباید از جمله تندتر استفاده کنیم.
  • باید با گناه مشکل داشته باشیم نه با گناهکار مسلمان و مومن. 
  • گناهکار ممکن است از ما بهتر باشد و نزد خدا محبوبتر، خود را از او بالاتر نبین!
  • در صورت امکان طوری با او صحبت کرد که در اثر امر و نهی دچار لجبازی نشود. مشخص است این مطلوب بین موارد همجنس(مثلاً همسر خانم) امکان پذیر است.

ترک امر به معروف و نهی از منکر:

  • (برادر به برادر یا خواهر به خواهر:) سلام. شما که مسلمان هستی و با خدا انس داری، حواست هست که یکی از واجبهای خدا رو فراموش کردیم؟ میدونی امربه معروف و نهی ازمنکر واجبه؟ مثلاً شما به افرادی که با وضع ظاهری نامناسب میان بیرون، یا اونایی که کارهای زشت انجام میدن، تذکر لسانی میدی؟ میدونی به استناد آیات و روایات و فتوای تمام مراجع، این کار (امر به معروف و نهی از منکر زبانی) بهت واجبه؟ فقط تذکر محترمانه و مؤدبانه.   بگو و عبور کن.

بد حجابی:

  • خانم محترم حجابتون را رعایت کنید.
  • خانم محترم حجاب واجب است. رعایت کنید.
  • خانم این حجاب در شأن شما نیست، مراعات کنید.
  • خانم محترم حجابتون خوب نیست، رعایت کنید.
  • باور کنید خدا مشتاق است که به او برگردید و از این پوشش/موسیقی حرام/نگاه حرام/.... دست بردارید.
  • خانم مگه حجاب دستور خدا نیست؟؟
  • خانم چرا حجابتون رو درست نمی کنید؟
  • عزیز پوشش شما اصلا مناسب نیست(هم جنس)
  • خانم حواستون نبوده روسریتون خیلی اومده عقب.
  • خانم این حجاب شما نه در شان یک زن مسلمونه و نه در شان یک زن ایرانی.
  • ببخشید قصد ندارم نظرم رو تحمیل کنم. فقط چون خدا خواسته همدیگه رو از کار ناشایست نهی کنیم میگم خدمتتون.اگر شما هم چیز بدی در من می‌بینید، بایدتذکربدید. نوع پوششتون خدا پسندانه نیست!
  • یعنی واقعا نگاه این آقا رو ندیدین؟ دوست دارین اینطور نگاهتون کنن؟ (هم جنس)
  • خوشتون میاد مردای غریبه اینطوری زل بزنن به بدنتون؟ (هم جنس)
  • خانم اینجا خیابونه، مجلس عروسی نیست‌ها!
  • خانم اگر حجابتون رو بهتر رعایت کنید، قطعا خدا از شما راضی‌تر می‌شود.
  • سلام خانم، به چیزی میگم ناراحت نشیا. چون دوستت دارم میگم: میدونی این طرز پوششت رو خدا دوست نداره؟ به نظرت ما حق داریم با آزادی خودمون دیگران رو اسیر کنیم و آزادیشون رو سلب کنیم؟ عزیز دلم، میدونی این کار شما باعث میشه چندین نفر به گناههای مختلف آلوده بشن؟ نکن فدات بشم. نکن. صحیح نیست. (هم جنس)
  • (به طور غیر مستقیم وقتی موبایلمان را روی گوشمان قرار دادیم و داریم با موبایل صحبت می‌کنیم و از کنارمان خانم بدحجابی عبور می‌کند با صدای رسا بگوییم:) بله، حجاب واجب است. دستور خداست و ...

هر برخورد و پاسخی که داده شود (مثل چشم یا به توچه یا بی توجهی بدون هیچ توجهی به راه خود ادامه می‌دهیم. گاهی هم اگر سوال مختصر و مودبانه ای پرسیدند، اگر جای پاسخ دهی بود، می‌توان گفت:  با این کارتان آزادی دیگران را صلب می کنید، این کار برای خودتان و من و دیگران ضرر دارد... ولی در اغلب موارد باید به راه خود ادامه داد و تاکید آقا هم بر همین امر می‌باشد.

بد حجاب همراه با شوهر یا مرد دیگر:

  • آقا سلام،  به خانمتون بگید حجابشون را رعایت کنند.
  • آقا سلام، ببخشید وقتتون رو میگیرم، حمل به بی ادبی نشه،چون پیغمبر گفته بگو میگم، حجاب خانومتون رو خدا راضی نیست.
  • ببخشید آقا، سلام ....    به خانمتون بگید حجابشون را رعایت کنند چنین حجابی در شأن شما و ایشون نیست.

موسیقی(تاکسی):

  • سلام آقا آهنگ را خاموش کنید.
  • آقا مردونش رو ندارید؟
  • سلام داداش خوبی؟  ضبطو خاموش کن.
  • آقا، این آهنگ براتون ضرر داره، خاموشش کنید.
  • سلام داداش جان، میدونی موسیقی حلال و حرام داره؟ میدونی موسیقی حرام چقدر برای جسم و روح آدم ضرر داره؟ نکن عزیزم. همه دلایل حرام بودنش رو نمیدونم ولی هم علم به برخی مضرّاتش پی برده ؛ هم وقتی خدا میگه بده ،حتماً و قطعاً بده. این کار شما اشتباهه. من دوستت دارم که میگم. خیرت رو میخوام. خدا گفته مؤمن ها به هم تذکر بدن. یاعلی(ع)

می پرسه چرا؟ (باید از قبل رو جوابها کار کرده باشیم)

مثلا:  ما همه ضرر ها را ابتدا متوجه نمی شویم، مثل سرطان! ضرر این آهنگ هم بعداً مشخص می شه. همین که بدانیم خدا گفته ضرر داره باید ما هم گوش نکنیم.

طلای در بدن مردان:

  • سلام آقا ، شما میدونید پوشیدن طلا برای مردم حرام است؟
    • خیر    :به نظر مراجع این کار حرام است. پس دیگر استفاده نکنید..
    • بله     :شما که میدانید پس نباید از آن استفاده کنید و با حکم الهی مخالفت کنید. پس دیگر استفاده نکنید.

هر منکر دیگری

  • سلام ، میدونی این کاری که داری انجام میدی گناهه؟ میدونی این کار، باعث خیلی از گناه های بزرگتر میشه؟ نکن عزیزم. این کار شما اشتباهه. من دوستت دارم که میگم. خیرت رو میخوام. خدا گفته مؤمن ها به هم تذکر بدن. (هم جنس)

    ((البته گاهی یک جمله از جملات بالا هم مقصود را حاصل می‌کند. لازم هم نیست سخنرانی کنید.))

     

     

در خانواده و دوستان:

  • با توجه به نوع دوستی و آشنایی راههای مختلفی داره، که  میتونه با یک نامه باشه، یا گفتگوی دوستانه که در آن این مساله هم تذکر داده بشه، معمولاً افراد وقتی با تذکر دادن از سد نفس خود می گذرند، می توانند بگردند که الآن چه باید بگویند.

اساتید دانشگاه و افراد دارای احترام:

  • مرحله اول دادن نامه مخفیانه  دوم  سپردن به افراد پیشکسوت مثل  استادی دیگر یا مسئول نهاد   سوم  حراست و راهکارهای قانونی.

 

۱۳
تیر

آهنگ پیشواز امر به معروف

۰۷
بهمن

امر به‏ معروف‏ و نهى از منکر یکى از ارکان اساسى اسلام و ضامن برپاداشتن همه‏ى فرایض اسلامى است؛ امام علی (ع) می فرمایند: «تمامی اعمال و کارها حتی جهاد در راه خدا در برابر امر به معروف و نهی از منکر مانند قطره‌ای در مقابل یک دریای بزرگ و پهناور است.»

خداوند متعال در قرآن کریم در آیه ی ۱۱۰ سوره مبارکه آل عمران، امت رسول اکرم ص را برترین امت ها می نامد، و بلافاصله، دلیل این امر و یا ویژگی بارز آن را امر به معروف و نهی از منکر می شمرد.

بسیار ساده است. وقتی عضوی از اعضای خانواده ای فرزند، همسر، یا خواهر و برادرش را در اشتباهی ببیند، به نظر شما اگر به او تذکر ندهد، حق را به جا آورده است؟ آیا خود آن فرد خاطی در صورت آگاه شدن به اشتباه او اتفاقاً از او ممنون نخواهد بود؟ اگر امروز برادری از سر خیرخواهی به برادر خود در محیط اجتماع تذکر دهد، که مثلاً سیگارت را در محیط عمومی خاموش کن، آیا با او دشمنی دارد؟

در جامعه هم همین موضوع وجود دارد. چون جامعه ی ما نیز یک خانواده ی بزرگ است. افراد جامعه همه اعضای یک پیکر هستند و بیماری یک عضو، همه را به رنج می اندازد. چه بسا با تذکر و امر به معروف به موقع، بتوان درد را درمان کرد.

اما متأسفانه امر به معروف و نهی از منکر امروز در جامعه ما بسیار مورد غفلت می باشد. البته این مختص امروز نیست. ائمه ی اطهار و رسول اکرم ص هم در زمان خود، از غفلت از این امر بر حذر داشته اند. پیامبر (ص) که فرمودند: «همانا خداوند از مؤمن ضعیف و بی دین خشمناک است، پرسیدند: مؤمنی که ضعیف و بی دین است کیست؟ فرموند:کسی که نهی از منکر و جلوگیری از کارهای زشت نمی کند

جای سوال است که چرا چنین واجبی که اینقدر مورد تاکید دین اسلام است، اینگونه مورد غفلت است؟ چرا این واجب در جامعه ما فراموش شده است؟ چرا ما از این موضوع اینقدر غافلیم؟ چرا با دیدن انجام کارهای بد در محیط اطرافمان باز هم بی خیالیم و از گفتن ابا می کنیم؟

علل و بهانه های متفاوتی وجود دارد. ترس، عدم آگاهی، غفلت، بلد نبودن، توهم اثر نداشتن و ...

ترس، یکی از مهمترین دلایلی است که انسان را از امر به معروف بازمی دارد. ترس از آبرو، ترس از مقام و ترس از دعوا و ... بالاخره ترس از مردم.

چرا ترس داریم؟

چون از بس امر به معروف نکرده ایم، چنین خیال می کنیم که اگر امر به معروف کنیم قطعاً طرف مقابل بر می گردد و فحش می دهد یا دعوا راه می اندازد و یا ... در حالی که اگر خودمان خوب تذکر دادن را بیاموزیم و تجربه کنیم، کاملاً نظرمان عوض خواهد شد.

همچنین، ما فقط خبر تجارب تلخ امر به معروف را شنیده ایم. در حالیکه از بین هر چند هزار مورد، شاید در یک مورد اتفاق بدی افتاده باشد. ولی خبر آن پخش می شود و خبر آن چند هزار امر به معروف که در اطراف ما انجام می شود پخش نمی شود. شنیدن داستان و خاطرات آمرین و ناهیان که با توسل به امام زمان (عج) و برای خدا عمل کردند، رافع این ترس هاست.

باید به فکر فرو برویم که چرا ترسمان از غیر خدا نقد است ولی از خدا نسیه ای می ترسیم؟ چرا به خاطر ترس از عقوبت خدا امر به معروف نمی کنیم؟ با کمی تأمل متوجه خواهیم شد که دیگر ترس ها در برابر این ترس ناچیز است و دلیلش وسوسه شیطان است. باید فقط از خدا ترسید. که اگر اینطور نباشد آنوقت مورد عتاب قرآن قرار خواهیم گرفت که فرمود: «أَ تَخْشَوْنَهُمْ فَاللَّهُ أَحَقُّ أَنْ تَخْشَوْهُ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنین[1]». بیایید به فرمانِ«فَلا تَخْشَوْهُمْ وَ اخْشَوْنِ[2]» خداوند لبیک گوییم و مؤمن واقعی باشیم.

بیایید اصلاً فرض کنیم که کسی را از منکری که مرتکب شده است نهی کردیم و او با تندی پاسخمان داد. آیا باید به فرمان الهی بدگمان شد؟ این چه دینداری است که نخواهیم در راه آن نهایتاً دو تا فحش تحمل بکنیم؟ و حال آنکه کسانی را سراغ داریم که برای دین خود از تمام دنیای خود گذشتند و با خون خود مهر ختام بر نامه ی زندگی دنیایی خود زدند.

آیا با این دینداری می توان خود را شیعه امام حسین (ع) فرض کرد؟ در حالیکه امام حسین (ع) همه هستی خود را در راه خدا داد و از چیزی جز او نترسید.

شجاعت را باید از حاج ابراهیم همت یاد گرفت که برای روحیه دادن به نیروهایش، وقتی بارش گلوله های دشمن به سمت خاکریز آمد، به روی خاکریز رفت و شروع کرد به قدم زدن. یعنی ای خدا، من از این باران گلوله ها نمی ترسم، چون همه کاره عالم تو هستی و این گلوله ها کاره ای نیستند.

آری دینداری شجاعت می خواهد و امر به معروف و نهی از منکر انسان را به جایی می رساند که جز از خدا نترسد.

به قول آیت الله جاودان: «امر به معروف و نهی از منکر، شجاعت می آورد، ترس را از دل آدم می برد. (آن وقت) می شود بگویند او را با این هزاران هزاران گناهی که دارد ببرید بهشت چون امر به معروف نهی از منکر می کرده است، دیگر از غیر من نمی ترسیده است

آری، فقط از خدا ترسیدن این قدر ارزش دارد.


این مطلب در نشریه مترو به چاپ رسیده است.


[1] آیا از آنها مى‏ترسید؟! با اینکه خداوند سزاوارتر است که از او بترسید، اگر مؤمن هستید!

[2] از آنها نترسید! و (تنها) از من بترسید!

۰۷
بهمن

خیلی وقتها که می خواهم امر به معروف و نهی از منکر کنم، دست و پام میلرزه. مدام با خودم می گم: «بگم یا نگم. نکنه برگرده چیزی به من بگه! نکنه آبروریزی بشه! نکنه دعوا بشه! ... »

فکر کنم این حس تو خیلی از اطرافیانم هم هست. مثلا اگر دیدند من کار اشتباهی انجام می دهم، می ترسند به من چیزی بگویند. می ترسند من ناراحت شوم و یا برگردم چیزی به آنها بگویم و ... شاید به خاطر واکنش منفی من بوده که اونها می ترسند واجبشون رو انجام دهند. خودمونی بگم، من با این رفتارم دارم باعث می شم، دیگران واجب دینی شون را ترک کنند. برای همین با خودم تصمیم گرفتم هر وقت کسی از من انتقاد کرد، سعی کنم با روی خوش از او استقبال کنم و حتی ازش تشکر کنم.

تا من هم کمی شیعه امامم شوم:

أَبا عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: أَحَبُّ إِخْوَانِی إِلَیَّ مَنْ أَهْدَى إِلَیَّ عُیُوبِی

۰۷
بهمن

وارد مترو شدم. نسبتا خلوت بود. روی صندلی نشستم. خسته بودم و سرم پایین بود. یاد کتابی که چند ساعت پیش خونده بودم افتادم. اون کتاب در مورد چگونگی مجازات قاتلین امام حسین علیه السلام بود. "... تمام بنی هاشم کشته شده بودند. دیگر یاری برای حسین باقی نمانده بود. لحظه به لحظه حلقه ی محاصره بر حسین تنگ تر میشد. در همین اوضاع حسین ندا داد : هَلْ مِنْ ذَابٍّ یَذُبُّ عَنْ حَرَمِ رَسُولِ اللَّهِ ص ... هَلْ مِنْ مُعِینٍ یَرْجُو مَا عِنْدَ اللَّهِ فِی إِعَانَتِنَا... آیا کسى هست که از حرم رسول خدا دفاع کند؟...آیا یاورى هست که بامید آنچه نزد خداست ما را یارى کند؟

من حسین را خوب میشناختم. از بچگی با خاندان علی آشنا بودم . از آن زمان که علی حاکم کوفه بود. میدانستم حسین فرزند رسول خداست و به دنبال قدرت طلبی قیام نکرده است. وقتی ندای غربت وی را شنیدم اشک از چشمانم لبریز شد اما،... اما... می ترسیدم به یاری او بروم ، اگر به کمک وی میرفتم معلوم نبود چه اتفاقی برایم بیفتد ، ترس بر من غلبه کرده بود و ماندن را بر رفتن ترجیح دادم ، کمک من سودی به حال وی نداشت ... در این لحظه طاقت امیر مختار تمام شد و دستور داد تا سر از تن وی جدا کنند ..." با خود میگفتم گاهی یک انتخاب و تصمیم گیری میتواند موجبات بدبختی و یا سعادت یک انسان را رقم زند. آن ملعون میتوانست با یک تصمیم صحیح به بالاترین درجات سعادت برسد اما ضعف ایمانش موجب شد تا در دنیا و آخرت بدبخت و بیچاره گردد. ای کاش چنین شرایطی در زندگی من پیش می آمد تا میتوانستم با یک انتخاب مناسب سعادت خود را رقم بزنم. در همین فکرها بودم ، سرم را بالا آوردم تا ببینم چند ایستگاه دیگر باید پیاده شم که چشمم به خانم و آقایی که بالای سر من ایستاده بودند، افتاد. اون خانم اصلا حجاب مناسبی نداشت ... . سرم را پایین انداختم ، مطمئن بودم وظیفه ام این است که نهی از منکر کنم ، اما میترسیدم. مترو شلوغ شده بود و معلوم نبود با تذکر من چه اتفاقی می افتد. میدانستم امر به معروف و نهی از منکر واجب است اما میترسیدم و جرأت انجام آن را نداشتم. در همان حال یک لحظه ذهنم را متوجه امام زمان علیه السلام کردم و از ایشان کمکم خواستم تا بتوانم وظیفه ام را به درستی انجام دهم. با استعانت از ایشان از جای خودم بلند شدم تا تو اون شلوغی اون خانم جای من بنشینه. بعدش رفتم دم گوش آقایی که همراهش بود گفتم:سلام ، ایشون خانم شما هستن؟ گفت:بله. خیلی مؤدبانه گفتم: لطفا بهشون بگین حجابشونو رعایت کنند. اون آقا هم نگاهی کرد و گفت: چشم... !  بعد هم به خانمش گفت حجابش را درست کند. به همین راحتی! هیچ اتفاق بدی هم نیفتاد. نه دعوایی ، نه داد و بیدادی و نه مشکل دیگری. نفس راحتی کشیدم. یاد داستان کربلا افتادم. تازه معنای کل یوم عاشورا و کل أرض کربلا را متوجه شدم. هر انسانی در زندگیش در معرض انتخاب هایی قرار میگیرد و تصمیمات وی مشخص می کند که او از سپاهیان حسین علیه السلام است یا از سپاهیان یزید.

علی تقی زاده

۲۹
مرداد

بیانات امام خامنه ای در این مورد:

بزرگترین حربه در مقابل گناهکار، گفتن و تکرار کردن است. اینکه یک نفر بگوید اما ده نفر ساکت بنشینند و تماشا کنند، نمى‏شود. اگر یکى دچار ضعف نفس بشود، یکى خجالت بکشد و یکى بترسد، اینکه نهى از منکر نخواهد شد.

چرا کسانى از گفتن ابا مى‏کنند؟ یک عده بر اثر ضعف نفس از گفتن ابا مى‏کنند، یک عده هم خیال مى‏کنند که گفتن فایده‏یى ندارد؛ باید با دست جلو بروند! نه، زبان از دست خیلى مهم‏تر است.

 چرا این واجب امر به‏ معروف‏، امر به کارهاى خوب در جامعه‏ى اسلامى هنوز اقامه نشده است؟ نگویید به من چه؛ او هم نمى‏تواند بگوید به تو چه؛ اگر هم گفت، شما اعتنا نکنید.

 اما همه نمى‏کنند. همه تجربه نمى‏کنند، مى‏گویند آقا چرا اثر نمى‏کند؛ تجربه کنید. منکرى را که دیدید، با زبان تذکّر دهید.

  (امام خامنه ای)

 

برخی از دلایل:

۲۹
مرداد

مباحث اجرایی امر به معروف و نهی از منکر

الف) ویژگیهای الفاظ و جملات امر و نهی دینی:

ب) موضع گیری های گنهکار:  پس از تذکر سه موضع گیر از سوی گنهکار می‌تواند بروز میکند.

ج) نمونه هایی عمومی برای برخورد با منکرات متداول:

د) شیوه های کلی امر و نهی زبانی

۰۷
مرداد

مراتب و شیوه های امر و نهی

و

شیوه های رفتاری در امر و نهی

دریافت فایل
عنوان: راهکارهای نهی زیانی
سایز: 5.38 مگابایت

۲۰
تیر

یکی از بهانه هایی که خیلی ها به خاطر اون امر به معروف نمی کنن اینه: آخه دعوا میشه.

بهترین راه کار برای جلوگیری از این مشکل اینه: به حرف آقا گوش بدیم.

*******

نگویید به من چه؛ او هم نمى ‏تواند بگوید به تو چه؛ اگر هم گفت، شما اعتنا نکنید.

بعضى خیال مى‏کنند تا منکرى دیده شد، باید با مشت به سراغش بروند! نه، ما سلاحى داریم که از مشت کارگرتر است. آن چیست؟ سلاح زبان. زبان از مشت خیلى کارگرتر و نافذتر و مؤثرتر است؛ مشت کارى نمى ‏کند.

امام خامنه ای

*******

یکی از بهترین راهکارها همینه که اگر طرف مقابل نهی از منکر شما را نپذیرفت و احیانا جوابی داد که احیانا مناسب نبود، شما بزگوارانه بگذرید. بسیاری از دعواها به خاطر این بوده که ناهی از منکر هم در جواب او جوابی داده و .....

 

 

۲۰
تیر

امر باشد، نه خواهش و تضرع و تقاضا و التماس

طرف امر به‏ معروف‏ و نهى از منکر فقط طبقه‏ى عامه‏ى مردم نیستند؛ حتى اگر در سطوح بالا هم هستند، شما باید به او امر کنید؛ نه اینکه از او خواهش کنید؛ باید بگویید: آقا! نکن؛ این کار یا این حرف درست نیست. امر و نهى باید با حالت استعلاء باشد. البته این استعلاء معنایش این نیست که آمران حتماً باید بالاتر از مأموران، و ناهیان بالاتر از منهیان باشند؛ نه، روح و مدل امر به‏ معروف‏، مدل امر و نهى است؛ مدل خواهش و تقاضا و تضرّع نیست. نمى‏شود گفت که خواهش مى‏کنم شما این اشتباه را نکنید؛ نه، باید گفت آقا! این اشتباه را نکن؛ چرا اشتباه مى‏کنى؟ طرف، هرکسى هست بنده که طلبه‏ى حقیرى هستم از بنده مهم‏تر هم باشد، او هم مخاطب امر به‏ معروف‏ و نهى از منکر قرار مى‏گیرد.

با رفق و مدارا

در خصوص امر به‏ معروف‏ و نهى از منکر حدیثى دیدم که از جمله چیزهایى که براى آمر به معروف و ناهى از منکر ذکر مى‏کند، رفیق فیما یأمر و رفیق فیما ینهى (34) بود. آن جایى که جاى رفق است که غالب جاها هم از این قبیل است انسان باید با «رفق» عمل کند؛ براى اینکه بتواند با محبّت آن حقایق را در دلها و در ذهنها جا بدهد و جایگزین کند. تبلیغ براى این است؛ براى زنده کردن احکام الهى و اسلامى است.

لازم نیست یک سخنرانی بکنید، یک کلمه

حرف بزنید، بگویید؛ یک‏کلمه بیشتر هم نمى‏خواهد؛ لازم نیست یک سخنرانى بکنید. کسى که مى‏بینید خلافى را مرتکب مى‏شود دروغ، غیبت، تهمت، کین‏ورزى نسبت به برادر مؤمن، بى‏اعتنایى به محرّمات دین، بى‏اعتنایى به مقدسات، اهانت به پذیرفته‏هاى ایمانى مردم، پوشش نامناسب، حرکت زشت یک کلمه‏ى آسان بیشتر نمى‏خواهد؛ بگویید این کار شما خلاف است، نکنید؛ لازم هم نیست که با خشم همراه باشد. شما بگویید، دیگران هم بگویند، گناه در جامعه خواهد خشکید.

در هرجایى که هستند، اگر خلافى را دیدند، به خلاف‏کار بگویند: این، از نظر اسلام خلاف است؛ چرا انجام مى‏دهى؟ گفتن همین یک‏کلمه مؤثر است. اگر زبانهاى گوناگون و نفَسهاى مختلف گناه را تذکر بدهند، گناهکار به طور غالب از گناه و تخلف دست خواهد کشید؛

اصلا لازم نیست، زبان گزنده باشد

منکرى را که دیدید، با زبان تذکّر دهید. اصلًا لازم هم نیست زبان گزنده باشد و یا شما براى رفع آن منکر، سخنرانى بکنید. یک‏کلمه بگویید: آقا! خانم! برادر! این منکر است. شما بگویید، نفر دوم بگوید، نفر سوم بگوید، نفر دهم بگوید، نفر پنجاهم بگوید؛ کى مى‏تواند منکر را ادامه دهد؟