روضه
آن زمان که علی علیه السلام بر فراز منبر کوفه خطاب به کوفیان فرمود: «ای مردمان، امر به معروف و نهی از منکر را بپادارید تا مبادا شرورانتان بر شما تسلط یابند و نیکانتان جواب داده نشوند.[1]» کوفیان درجه اهمیت این کلام را درک نکردند، اما همان دم میشد اضطراب را در نگاه علی علیه السلام نگاره کرد. اضطراب از این که کوفیان این فریضه مهم را ترک کنند و همین شهر را قتلگاه و اسارتگاه آل علی علیه السلام کنند.
سالها گذشت و کوفیان به نماز و روزه و کسب و کار خود مشغول بودند در حالیکه آن اصل مهم را از یاد برده بودند. اصلی که امام باقر علیه السام آن را به عنوان برپاکننده ی سایر واجبات معرفی می کنند (بها تقام الفرائض)[2]. کوفیان در ظاهر زندگی مسلمانانه ای داشتند و به ندای حسین علیه السلام که فرمود: «آیا نمی بینید به حق عمل نمی شود و از باطل خودداری نمی گردد؟[3]» توجه نکردند تا اینکه در یک روز تاریک با فریاد شیرزنی که قافله سالار کاروان نور بود از خواب زمستانی خود بیدار شدند. (ای اهل کوفه، اهل نیرنگ و غدر و ...)
آری راز نفرت انگیز بودن کوفیان بی توجهی به اصل مهم و اساسی امر به معروف و نهی از منکر بود. کوفیان بی توجه نسبت به ولی زمان خود، اراذل خود را از کارهای بد و دشمنی با ولی نهی نکردند و یکدیگر را به کارهای خوب و حمایت و جانثاری در راه ولایت امر ننمودند.
و شد آن چه که نباید می شد ....
- ۹۱/۰۹/۱۶