یکى از موجبات ناکامى تلاشهاى امیر مؤمنان از زبان ولی زمان
بنابراین اوّلین فایده ى امر به معروف و نهى از منکر همین است که نیکى و بدى، همچنان نیکى و بدى بماند.
از طرف دیگر، وقتى در جامعه گناه منتشر شود و مردم با گناه خو بگیرند، کار کسى که در رأس جامعه قرار دارد و مىخواهد مردم را به خیر و صلاح و معروف و نیکى سوق دهد، با مشکل مواجه خواهد شد؛ یعنى نخواهد توانست، یا به آسانى نخواهد توانست و مجبور است با صرف هزینه ى فراوان این کار را انجام دهد.
یکى از موجبات ناکامى تلاشهاى امیر مؤمنان با آن قدرت و عظمت در ادامه ى این راه، که بالاخره هم به شهادت آن بزرگوار منجر شد، همین بود.
روایتى که مىخوانم، روایتِ تکاندهنده و عجیبى است. مى فرماید: «لتأمرنّ بالمعروف و لتنهون عن المنکر او لیسلّطنّ الله علیکم شرارکم فیدعو خیارکم فلا یستجاب لهم»؛ باید امر به معروف و نهى از منکر را میان خودتان اقامه کنید، رواج دهید و نسبت به آن پایبند باشید. اگر نکردید، خدا اشرار و فاسدها و وابسته ها را بر شما مسلّط مى کند؛ یعنى زمام امور سیاست کشور به مرور به دست امثال حَجّاج بن یوسف خواهد افتاد! همان کوفهاى که امیر المؤمنین در رأس آن قرار داشت و در آنجا امر و نهى مىکرد و در مسجدش خطبه مى خواند، به خاطر ترک امر به معروف و نهى از منکر، به مرور به جایى رسید که حَجّاج بن یوسف ثقفى آمد و در همان مسجد ایستاد و خطبه خواند و به خیال خود مردم را موعظه کرد!
- ۹۱/۰۴/۱۸