واجب فراموش شده

احیای امر به معروف و نهی از منکر بین مؤمنین

واجب فراموش شده

احیای امر به معروف و نهی از منکر بین مؤمنین

واجب فراموش شده

طلبه‌ای که دوست دارد واجب فراموش شده، دیگر فراموش شده نماند!!!

هدف وبلاگ: ارائه جزوات و محصولات فرهنگی
(پوستر، بروشور، کارت، کلیپ صوتی و ....)
در زمینه امر به معروف و نهی از منکر

ehya.blog@gmail.com
شماره تماس: 09191234351
**********************************
تأثیر امر و نهى زبانى - اگر انجام گیرد - از تأثیر مشت پولادین حکومتها بیشتر است.
من چند سال است که گفته‏ ام امر به معروف و نهى از منکر ...
تجربه کنید. منکرى را که دیدید، با زبان تذکّر دهید.
اصلاً لازم هم نیست زبان گزنده باشد و یا شما براى رفع آن منکر، سخنرانى بکنید. یک کلمه بگویید: آقا! خانم! برادر! این منکر است.
شما بگویید، نفر دوم بگوید، نفر سوم بگوید، نفر دهم بگوید، نفر پنجاهم بگوید؛ کى مى‏تواند منکر را ادامه دهد؟
... بعضى گفته‏ اند که باید احتمال تأثیر وجود داشته باشد. من مى‏ گویم احتمال تأثیر همه جا قطعى است ...
براى مردم، حرف اثر دارد.
امام خامنه ای

طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات
۱۳
تیر

هدف استکبار

 

ابعاد کارت ها: 8.5 در 4.25

دینداری کاریکاتوری

۰۵
تیر

بیانات امام خامنه‌ای در مورد واجب فراموش شده

بیانات امام خامنه‌ای در مورد واجب فراموش شده

۱۶
خرداد

دریافت جزوه
حجم: 979 کیلوبایت
توضیحات: جزوه‌ای بسیار مختصر و عالی در مورد رابطه

۰۸
خرداد

بسم الله الرحمن الرحیم

سلام علیکم

معیارهای اصلح در بیانات مقام معظم رهبری

لطفا

این پوستر را

دانلود کنید،

برای دیگران بفرستید،

چاپ کنید

و

در منظر مردم(مساجد، هیئات، ادارات، دانشگاه‌ها و ...) قرار بدهید.

زیرا برای رأی دادن باید به حجت شرعی برسیم
و چه راهی بهتر از عمل بر اساس معیارهای امام خامنه‌ای؟

۰۵
ارديبهشت

به نقل از سایت جنبش حیا

تو مترو با خانمی روبروی هم ایستاده بودند

حتی اگر موازی شان هم می ایستادم چیزی که گوشه چشمم را می آزرد نشان می داد که وضع خراب است

برای همین پشتم را بهشان کردم که هیچ شعاع نوری از آنها به چشمم منعکس نشود

اما اشتباه می کردم

حتی اگر من سرم را در برف کنم و نخواهم کثافت ها و فساد های جامعه ام را ببینم انعکاسش کورم خواهد کرد

همین که برگشتم دیدم چند مرد، با وقاحت تمام دارند با لب و لوچه آویزان به آن منظره کثیف نگاه می کنند

حالم بد شد

بیشتر از خودم

که چرا به جای حل کردن این مشکل با یک تدکر نرم و گرم و مهربان، صورت مسئله را پاک کردم

مدتی بود به دلیل راه دادن شیطان لعین به سرسرای فکرم ، به آقایانی که همراه همسر بی حجابشان به خودفروشی و تفاخر می پرداختند چیزی نمی گفتم!

علتش هم همان وسوسه هایی بود که می دانید

چون با دوستانم که حرف می زدیم فهمیدیم شیطان به همه ما یک چیز می گوید. حرفش یکی است

احتمال اثر ندارد! مسخره ات می کنند! سرت داد می زنند! باشد دفعه بعد! دیگه دیر شد! و....

اما اخیرا این ملعون یک حرف دیگر هم می زد!!!

آن هم این بود :  مطمئنی؟؟! تو که درست ندیدی!!

در حالی که متوجه خراب بودن وضع می شدم تلقین می کرد که تو ندیدی! رد شو و برو...

بگذریم!

برگشتم و از پشت دست روی شانه هایش گذاشتم و برش گرداندم سمت خودم

استیل مهربانی بود....

باهاش دست دادم و با تعجب گفتم:

آقا من یه لحظه نگاه کردم دیدم حواس همه به همسر شماست!

شما که خوشتون نمیاد از این وضعیت!؟؟

اونم با تعجب گفت: نه!

گفتم: جسارت نشه از روی برادری میگم...

گفت: قربونت داداش...

اما هنوز یه کم گنگ بود که خب الان باید چیکار کنم!؟

از قطار بپرم پایین!؟ برم بزنم زیر گوش آقایان حاضر در مترو؟!

دو زاریم افتاد....

گفتم: فکر کنم اگر بگید خانومتون حجابشون رو درست کنند مشکل حل بشه

اونم سریع برگشت به خانومش یه چیزری گفت و خانومش هم سریع یه تغییراتی داد

بعد دستم رو که هنوز تو دستش بود محکم فشار داد و خیییلیییی گرم تشکر کرد!

احساس کردم فهمیده که دلم براش سوخته! احساس کردم واقعا منو درک کرده که می خواستم بهش کمک کنم...

خب!

همین مکالمه کوتاه و آرام توجه خیلی از اطرافیان رو جلب کرد

یعنی همون هایی که داشتن چشم چرونی می کردن هم شنیدن چی میگم...

و فکر کنم علاوه بر این که خودشون رو زدن به اون راه، چشمشون رو هم جمع و جور کردن

بچه ها!

این روزا یاد خطبه امیرالمومنین علیه السلام میفتم!

به کوفی ها می فرمود:

اون روزی که حکم جهاد دادم نرفتید با دشمن در مرز بجنگید

تا جایی که آمد و پشت در خانه هایتان با شما جنگید...

و به ناموس مسلمانان تعدی کرد!

بچه ها!

جبهه  رو خالی کردیم که دشمن تا پشت در خونه هامون اومده!؟

نکنه هنوز تو خواب خجالت و شبهه باشیم؟

نکنه دست رو دست بذاریم تا بیاد تو خونه و همه زندگیمون رو غارت کنه...

بچه ها نمیدونم حس کردید یا نه!

این همه که بزرگان دارند برای بهبود اوضاع فرهنگ و اقتصاد دعا می کنند و هیچ اتفاقی نمی افته عجیب نیست؟

آخه یه دونه دعای امثال حضرت آقا و  مرحوم حاج آقا مجتبی و مرحوم حاج آقا خوشوقت و حاج آقا جاودان و... بسه برای استجابت! نیست!؟

پس چرا مستجاب نمیشه؟

نکنه طبق اون حدیث پیامبر صلوات الله علیه و آله نتیجه ترک امر به معروف باشه؟!

خدا نکنه.

اما بچه ها!

صدای پای دشمن از پشت در خونه هامون میاد...

نمی شنویم؟

نمی بینیم؟

اگر هنوز به مدد الهی ایمان داریم، باید دست بجنبونیم!

دوباره مثل روز های اول!

قول و قرار های دوستانه!

طعم  شیرین توکل و امید به خدا موقع نهی از منکر هنوز زیر زبونمونه

طعم شیرین دعا و استغاثه از امام زمان موقع امر به معروف...

خاطراتش هنوز رو سایت هست.

خاطرات خودمونه به خدا!

به یاد جمله آقا:

هر کس در محیط خودش نهی از منکر کند؛ با زبان، نه با دست! اما بدون ملاحظه...

نگویید اثر ندارد! بگویید تا اثرش را ببینید!

۰۵
ارديبهشت

اخلاص در امر به معروف و نهی از منکر

نویسنده : آیت الله صافی گلپایگانی
 
 
۰۱
ارديبهشت

هدف استکبار چیست؟

۰۱
ارديبهشت

دریافت فایل صوتی
عنوان: دیدار با مردم، حضور و احساس وظیفه
حجم: 3.61 مگابایت




۳۱
فروردين

شهید یعقوب ابراهیم نژاد

اگر می دانستم با هر بار که خونم ریخته می شود بی حجابی آغوش حجاب در بر می گیرد،

حاضر بودم هزاران هزار بار کشته شوم.


دریافت فایل متن جزوه
عنوان: وصیت شهدا درباره حجاب
حجم: 43.5 کیلوبایت

۲۲
فروردين

و اصلاح ذات البین؛ میانه‌ى افراد را اگر اختلافى وجود دارد، اصلاح کنیم. «و افشاء العارفة و ستر العائبة»؛ درباره‌ى اشخاص، نقاط مثبت را، نقاط خوب را افشاء کنیم، منتشر کنیم. از کسى، از مسئولى کار خوبى سراغ دارید، این را بیان کنید و بگوئید. نقطه‌ى مقابل: اگر چنانچه نقطه‌ى منفى‌اى سراغ دارید، این را افشاء نکنید. افشاء نکردن معنایش این نیست که نهى از منکر نکنید؛ چرا، به خود آن کسى که به کارش اشکالى وارد است و باید ایراد گرفته شود، گفته بشود؛ اما افشاء کردن این چیزها مصلحت نیست. در این باره صحبتهاى زیادى هست. این یک بخشى از این دعاست. بیست و دو سه مطلب بود که حالا این شش هفت تایش را اجمالاً عرض کردیم. دلهامان را به این سمت ببریم. از خدا بخواهیم که «البسنى زینة المتّقین»؛ آرایش متقین را به ما بدهد. بالاخره چاره جز این نیست. روزه هم در قرآن «لعلّکم تتّقون» است؛ روزه را واجب فرمود براى اینکه ما تقوا پیشه کنیم. از جمله‌ى موارد تقوا اینهاست.

بیانات در دیدار مسئولان نظام جمهورى اسلامى ایران

۱۹
فروردين

پیامبر (ص): مَن أمَرَ بِمَعروفٍ فَلیَکُن أمرُهُ بِذلِکَ بِمَعروفٍ.

کسی که امر به معروف می کند باید این کار را به روش خوبی انجام دهد.

کنزالعمل ج552

۱۹
فروردين

أوحَى اللّه‏ُ تَعالى إلى شُعَیبٍ النَّبِىِّ إِنّى مُعَذِّبٌ مِن قَومِکَ مِائَةَ أَلفٍ: أَربَعینَ أَلفا مِن شِرارِهِم وَسِتّینَ أَلفا مِن خیارِهِم فَقالَ: یارَبِّ هؤُلاءِ الشرارُ فَما بالُ الخیارِ؟! فَأَوحَى اللّه‏ُ عَزَّوَجَلَّ إِلَیهِ: داهَنُوا أَهلَ المَعاصى فَلَم یَغضِبُوا لِغَضَبى؛

خداى تعالى به شعیب پیامبر وحى فرمود که: من صد هزار نفر از قوم تو را عذاب خواهم کرد: چهل هزار نفر بدکار را، شصت هزار نفر از نیکانشان را. شعیب عرض کرد: پروردگارا! بدکاران سزاوارند اما نیکان چرا؟ خداى عزوجل به او وحى فرمود که: آنان با گنهکاران راه آمدند و به خاطر خشم من به خشم نیامدند.

کافى، ج5، ص56، ح1

۰۱
فروردين

یک سؤال: اگر برادر یا خواهرتان یکی از اشتباهات شما را به شما تذکر دهد، شما با او چه می کنید؟

-          از دستش ناراحت می شوم و با تندی با او برخورد می کنم.

-          نمی پذیرم و شروع به توجیه می کنم.

-          می پذیرم، ولی برای اینکه جلوی او ضایع نشوم اظهار نمی کنم.

-          می پذیرم و از او تشکر هم می کنم.

-          نه تنها می پذیرم و تشکر می کنم، بلکه رابطه ام با او دوستانه تر و محکمتر از قبل می شود.

برای جواب به این سؤال خودتان را جای او بگذارید.


۰۱
فروردين

به نظر شما چرا امام زمان (عج) بعد از این همه ظلم و جوری که در عالم رواج یافته، ظهور نمی کنند؟

شاید چون من و امثال من هنوز خود را برای یاری ایشان آماده نکرده ایم. دینداریمان کاریکاتوری است. نماز می خوانیم، ولی صله رحم نمی کنیم. به فقرا کمک می کنیم، ولی خمس نمی دهیم. به نماز و روزه و خمس و ... مقید هستیم ولی امر به معروف و نهی از منکر نمی کنیم. به مردم اعتماد می کنیم، ولی به وعده های خدا ایمان نداریم!! (متأسفانه)

واقعا خودمان چنین دینداری را قبول داریم؟ اگر از فرزندمان بخواهیم به حرفمان گوش دهد، درسش را خوب بخواند، با دیگران محترمانه برخورد کند، هوای دوستانش را داشته باشد، نماز بخواند، روزه بگیرد و ...، ولی او فقط به دیگران احترام بگذارد و هوای دوستانش را داشته باشد، آیا او وظیفه اش را انجام داده است؟

البته این فقط مشکل ما نیست. از زمانی که چیزی به نام دین بوده (یعنی از آغاز) تا زمانی که چیزی به نام دین وجود دارد (یعنی پایان) دیندارانی اینچنین کاریکاتوری دینداری می کنند. از دین آن چیزهایی را قبول می کنند که خودشان دوست دارند.


۰۱
اسفند

به گزارش خبرنامه دانشجویان ایران، یکی از محافظان مقام معظم رهبری در خاطره ای گفت: یک روز که مقام معظم رهبری به کوههای اطراف تهران برای کوه پیمایی رفته بودند، با دختر و پسری دانشجو برخورد می کنند که به لحاظ ظاهری وضع نامناسبی داشتند.

آنها به یک باره در مقابل گروه ما قرار گرفتند و فرصت جمع و جور کردن و رسیدگی به وضع ظاهری خودشان نداشتند از رفتار آنها مشخص بود که خیلی ترسیده بودند واینگونه به نظر می رسید که آنها تصور می کردند که الآن آقا دستور دستگیری آنها را فورا صادر خواهد کرد. ولی برخلاف تصور آنها آقا با آنها سلام و علیک گرمی کرد و پرسید که شما زن و شوهر هستید؟(البته آقا می دانست)؛ آن پسر وقتی با خلق زیبای آقا مواحه شد، واقعیت را گفت؛ و جواب داد خیرمن و این دختر دوست هستیم.

آقا ابتدا در باره ورزش و مزایای آن با آنها صحبت کرد و بعد فرمود : بد نیست صیغه محرمیتی هم در میان شما برقرار شود و شما با هم ازدواج کنید. آقا به آنها پیشنهاد داد که اگر مایل بودید در فلان تاریخ بیائید، ومن هم آمادگی دارم که شخصا خطبه عقد شما را بخوانم. آن دو خدا حافظی کردند و طبق قرار همراه خانواده خود در همان تاریخ به محضر ایشان رسیدند .

آقا هم خطبه عقد آن دو را جاری کردند . با برخورد کریمانه ایشان این دو جوان مسیر زندگی خود را تغییر دادند آن دختر غیر محجبه به یک دختر محجبه و معنوی و آن پسر دانشجو هم به یک جوان مذهبی مبدل شدند.

 

۲۵
بهمن

خرداد سال 60 بود هر روز منتظر خبری تازه بودیم از جبهه از عملیاتها
هر روز شاهد تشییع پیکر تعدادی از بهترین فرزندان غیور این مملکت بودیم و تنها کاری که از دست ما برمی آمد این بود که هرکجا امکان کمک به جبهه برای دختران وجود داشت حاضر شویم.
پیام شهدا را "که خواهرم چادر سیاه تو بیشتر از خون سرخ من دشمن را می ترساند  "با جان و دل شنیده بودیم و سعی میکردیم این پیام را به همه ی دختران  سرزمینمان برسانیم

معصومه دوست بسیار خوب و ساده ی من که در مدرسه و کلاس هم بودیم نسبت به حجاب خود تقیدی نداشت، بارها و بارها با او صحبت کردم که چادر بپوشد اما گوش نمی داد

فصل امتحانات بود ناگهان معصومه را دیدم که با رنگ پریده و صدای لرزان وارد مدرسه شد ...

۲۳
بهمن

بدترین خطر

امام خامنه ای: «بدترین خطرها این است که یک روز در جامعه، گناه به عنوان ثواب معرفى شود؛ کار خوب به عنوان کار بد معرفى شود و فرهنگها عوض شوند.»[1]

 

همراه دوستم حسین داشتیم از خوابگاه به سمت خیابان اصلی می رفتیم که از آنجا برویم سوار تاکسی شویم و به مترو برسیم، بحثمان از توی اتاق شروع شده بود،

من می گفتم: وقتی شما در جامعه ی خود منکر را ببینی و نهی نکنی، آن کسی که دارد مرتکب آن گناه می شود احساس آرامش می کند، احساس می کند عملش خلاف حق نیست. و خلاف عرف هم نیست. این احساس قوت بیشتری می یابد اگر این اتفاق، یعنی نهی از منکر نکردن در محیط های مذهبی فراموش شود. وقتی این اتفاق افتاد و این احساس و این عمل سرایت کرد به فردِ دوم و از او به فرد سوم و از او به بخش زیادی از جامعه، اتفاقی که می افتد این است که برای عده ای جای معروف و منکر عوض می شود. این اتفاق با سرعت زیادی رخ می دهد و در مدت کوتاهی اثر خود را می گذارد و بافتهای اجتماعی را یکی پس از دیگری در می نوردد (حالا تو صحبت اینقدر جدی نمی گفتما!!! ) بعد از آن کار به جایی می رسد که اگر کسی در اینجا از منکری نهی کرد، آن فردی که دارد آن عمل خلاف را انجام می دهد خود را در یک جبهه می بیند و به جای اینکه از عمل خلافش شرمنده شود، به موضع گیری می افتد. احتمال اینکه این فرد، نهیِ ناهی را نپذیرد اصلا کم نیست، اینجاست که کار مشکل می شود، اینجاست که آقا فرمودند:


۰۷
بهمن

امر به‏ معروف‏ و نهى از منکر یکى از ارکان اساسى اسلام و ضامن برپاداشتن همه‏ى فرایض اسلامى است؛ امام علی (ع) می فرمایند: «تمامی اعمال و کارها حتی جهاد در راه خدا در برابر امر به معروف و نهی از منکر مانند قطره‌ای در مقابل یک دریای بزرگ و پهناور است.»

خداوند متعال در قرآن کریم در آیه ی ۱۱۰ سوره مبارکه آل عمران، امت رسول اکرم ص را برترین امت ها می نامد، و بلافاصله، دلیل این امر و یا ویژگی بارز آن را امر به معروف و نهی از منکر می شمرد.

بسیار ساده است. وقتی عضوی از اعضای خانواده ای فرزند، همسر، یا خواهر و برادرش را در اشتباهی ببیند، به نظر شما اگر به او تذکر ندهد، حق را به جا آورده است؟ آیا خود آن فرد خاطی در صورت آگاه شدن به اشتباه او اتفاقاً از او ممنون نخواهد بود؟ اگر امروز برادری از سر خیرخواهی به برادر خود در محیط اجتماع تذکر دهد، که مثلاً سیگارت را در محیط عمومی خاموش کن، آیا با او دشمنی دارد؟

در جامعه هم همین موضوع وجود دارد. چون جامعه ی ما نیز یک خانواده ی بزرگ است. افراد جامعه همه اعضای یک پیکر هستند و بیماری یک عضو، همه را به رنج می اندازد. چه بسا با تذکر و امر به معروف به موقع، بتوان درد را درمان کرد.

اما متأسفانه امر به معروف و نهی از منکر امروز در جامعه ما بسیار مورد غفلت می باشد. البته این مختص امروز نیست. ائمه ی اطهار و رسول اکرم ص هم در زمان خود، از غفلت از این امر بر حذر داشته اند. پیامبر (ص) که فرمودند: «همانا خداوند از مؤمن ضعیف و بی دین خشمناک است، پرسیدند: مؤمنی که ضعیف و بی دین است کیست؟ فرموند:کسی که نهی از منکر و جلوگیری از کارهای زشت نمی کند

جای سوال است که چرا چنین واجبی که اینقدر مورد تاکید دین اسلام است، اینگونه مورد غفلت است؟ چرا این واجب در جامعه ما فراموش شده است؟ چرا ما از این موضوع اینقدر غافلیم؟ چرا با دیدن انجام کارهای بد در محیط اطرافمان باز هم بی خیالیم و از گفتن ابا می کنیم؟

علل و بهانه های متفاوتی وجود دارد. ترس، عدم آگاهی، غفلت، بلد نبودن، توهم اثر نداشتن و ...

ترس، یکی از مهمترین دلایلی است که انسان را از امر به معروف بازمی دارد. ترس از آبرو، ترس از مقام و ترس از دعوا و ... بالاخره ترس از مردم.

چرا ترس داریم؟

چون از بس امر به معروف نکرده ایم، چنین خیال می کنیم که اگر امر به معروف کنیم قطعاً طرف مقابل بر می گردد و فحش می دهد یا دعوا راه می اندازد و یا ... در حالی که اگر خودمان خوب تذکر دادن را بیاموزیم و تجربه کنیم، کاملاً نظرمان عوض خواهد شد.

همچنین، ما فقط خبر تجارب تلخ امر به معروف را شنیده ایم. در حالیکه از بین هر چند هزار مورد، شاید در یک مورد اتفاق بدی افتاده باشد. ولی خبر آن پخش می شود و خبر آن چند هزار امر به معروف که در اطراف ما انجام می شود پخش نمی شود. شنیدن داستان و خاطرات آمرین و ناهیان که با توسل به امام زمان (عج) و برای خدا عمل کردند، رافع این ترس هاست.

باید به فکر فرو برویم که چرا ترسمان از غیر خدا نقد است ولی از خدا نسیه ای می ترسیم؟ چرا به خاطر ترس از عقوبت خدا امر به معروف نمی کنیم؟ با کمی تأمل متوجه خواهیم شد که دیگر ترس ها در برابر این ترس ناچیز است و دلیلش وسوسه شیطان است. باید فقط از خدا ترسید. که اگر اینطور نباشد آنوقت مورد عتاب قرآن قرار خواهیم گرفت که فرمود: «أَ تَخْشَوْنَهُمْ فَاللَّهُ أَحَقُّ أَنْ تَخْشَوْهُ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنین[1]». بیایید به فرمانِ«فَلا تَخْشَوْهُمْ وَ اخْشَوْنِ[2]» خداوند لبیک گوییم و مؤمن واقعی باشیم.

بیایید اصلاً فرض کنیم که کسی را از منکری که مرتکب شده است نهی کردیم و او با تندی پاسخمان داد. آیا باید به فرمان الهی بدگمان شد؟ این چه دینداری است که نخواهیم در راه آن نهایتاً دو تا فحش تحمل بکنیم؟ و حال آنکه کسانی را سراغ داریم که برای دین خود از تمام دنیای خود گذشتند و با خون خود مهر ختام بر نامه ی زندگی دنیایی خود زدند.

آیا با این دینداری می توان خود را شیعه امام حسین (ع) فرض کرد؟ در حالیکه امام حسین (ع) همه هستی خود را در راه خدا داد و از چیزی جز او نترسید.

شجاعت را باید از حاج ابراهیم همت یاد گرفت که برای روحیه دادن به نیروهایش، وقتی بارش گلوله های دشمن به سمت خاکریز آمد، به روی خاکریز رفت و شروع کرد به قدم زدن. یعنی ای خدا، من از این باران گلوله ها نمی ترسم، چون همه کاره عالم تو هستی و این گلوله ها کاره ای نیستند.

آری دینداری شجاعت می خواهد و امر به معروف و نهی از منکر انسان را به جایی می رساند که جز از خدا نترسد.

به قول آیت الله جاودان: «امر به معروف و نهی از منکر، شجاعت می آورد، ترس را از دل آدم می برد. (آن وقت) می شود بگویند او را با این هزاران هزاران گناهی که دارد ببرید بهشت چون امر به معروف نهی از منکر می کرده است، دیگر از غیر من نمی ترسیده است

آری، فقط از خدا ترسیدن این قدر ارزش دارد.


این مطلب در نشریه مترو به چاپ رسیده است.


[1] آیا از آنها مى‏ترسید؟! با اینکه خداوند سزاوارتر است که از او بترسید، اگر مؤمن هستید!

[2] از آنها نترسید! و (تنها) از من بترسید!

۰۷
بهمن

عاقبت ترک امر به معروف و نهی از منکر در جامعه

۰۷
بهمن

حدیث امام علی ع